شیدوَش

دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند ...

شیدوَش

دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند ...

تقدیم به تو

 

 

وااااااااای شیدررررررخ  دارم دیوونه میشم ! سرم داره دود می کنه از عصبانیت !! سه بار متن نوشتم هر بار یا صفحه رفرش شد یا به یه دلیل مسخره ای پرید ! ااااااه !!  

بگذریم ... باز از نو ! یادته مدتها بود می خواستیم چنین کاری بکنیم و بهت می گفتم و هربار به دلیلی نشد ؟! حالا تو این عصر رو به تاریکی نیمه مهرماه اینجا رو ساختم برات که نوعی دفتر خاطرات مشترکی باشه برامون که از اتفاقاتی که افتاده یا در شُرُف افتادنه ، از کارهایی که کردیم یا می خوایم بکنیم و ... برای همدیگه بنویسیم . حس خوبی دارم به اینجا .. یه حریم خصوصی و یه مأمن برای روح و ذهن .. حالا که فاصله ها فرصت بودن با هم رو ازمون گرفته در چنین فضای مجازی ای ذهن و روان و اندیشه مون بتونند با هم رشد کنند و بالنده بشن .. دوس دارم از چیزهایی که می بینم ، می خونم و می شنوم برات بگم .. دوس دارم سورپرایز کنیم همو و هزار تا کار پر هیجان و جدید دیگه ! تازه این تیک آپدیت رو هم برداریم فکر کنم اینجا کسی نیاد دیگه !  ... تقدیم به تویی که نقش حضور پر رنگ و خاطره-سرنوشت-شخصیت سازت برای من در غیابت همچنان مکرره و اینجاست که شاعر میگه :  

... تنها تو
آن جا موجودیت مطلقی،
موجودیت محض،
چرا که در غیاب خود ادامه می یابی و غیاب ات
حضور قاطع اعجاز است ... 

 همیشه به یادت 

    سیاوش تو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد